غزل شماره 53 فال حافظ : منم که گوشه میخانه خانقاه من است نویسنده: دایان شاپ 2020-08-27 ارسال دیدگاه غزل فال شما : منم که گوشه میخانه خانقاه من استدعای پیر مغان ورد صبحگاه من استگرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باکنوای من به سحر آه عذرخواه من استز پادشاه و گدا فارغم بحمداللهگدای خاک در دوست پادشاه من استغرض ز مسجد و میخانهام وصال شماستجز این خیال ندارم خدا گواه من استمگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نیرمیدن از در دولت نه رسم و راه من استاز آن زمان که بر این آستان نهادم رویفراز مسند خورشید تکیه گاه من استگناه اگر چه نبود اختیار ما حافظتو در طریق ادب باش گو گناه من است پخش آنلاین این غزل تعبیر فال شما : به تازگی اشتباهی کرده اید که باعث نگرانی شما شده است. بی دلیل خودتان را آزار ندهید، همه چیز با عذرخواهی و تقاضای بخشش ختم به خیر خواهد شد و مشکلات حل می شود.تنبلی را کنار بگذارید، عزم خود را جزم کرده و با توکل بر خدا به سوی اهدافتان حرکت کنید. در طول مسیر برکات و رحمت های خداوند شامل حال شما خواهد شد.نذر خود را ادا کنید. اگر هر لحظه به یاد خدا باشید و با نیت رضای خدا هر کاری را انجام دهید مطمئن باشید به مقام عالی و درجات والا دست پیدا خواهید کرد. به نظر میرسد که در چند روز گذشته اشتباهی انجام دادهای که فکر تو را به خود مشغول ساخته است. اصلاً نگران نباش با عذرخواهی کردن تو تمامی مشکلات پایان مییابد و از این مخمصه رهایی مییابی. سعی کن تنبلی را کنار بگذاری، چراکه همیشه از قدیم گفتهاند از تو حرکت و از خدا برکت، پس بلند شو و قدم در راه گذار تا به سعادت برسی. دلت اگر با خدا باشد، به هر چی میخواهی میرسی و به درجات عالی دست پیدا میکنی. نتیجه فال شما: 1. من آن عاشق مست هستم که گوشه ی میخانه، محل عبادت های عاشقانه من است و دعای سحرگاهی منع دعا برای پیر مغان و مرشد کامل است. من در میخانه عبادت می کنم و برای سلامتی پیر مغان دعا می نمایم.2. اگر به هنگام نوشیدن شراب صبحگاهی، نغمه و ترانه ی چنگ به گوش نمی رسد، غمی نیست؛ زیرا آه و ناله ی سحرگاهی من آهنگ دلنشین و خوشی است. نوشیدن شراب پبحگاهی و نالیدن از فراق معشوق در سحرگاه، خوش است.3. خدا را شکر که در عین فقر و تنگدستی، از پادشاه و گدا بی نیازم و توجهی به تعلقات مادی ندارم. به نظر من کسی عزت دارد که گدای خاک در دوست باشد و فقیر درگاه حق.4. خدا گواه است که منظور من از عبادت در مسجد یا شور و مستی در میخانه، فقط یک چیز است و آن وصال تو است.5. تا زمانی که جانی در بدن دارم، از در خانه ی دوست، روی بر نمی گردانم و به جای دیگر نمی روم؛ مگر اینکه مرگ فرا رسد و خیمه ی هستی ام را بر کند. تا زنده ام دست از عشق او بر نمی دارم. فقط مرگ است که می تواند مرا از او جدا کند.6. از آن زمان که به درگاه معشوق روی آوردم و چهره بر خاک آن درگاه گذاشتم، به مقام و مرتبه ای رسیدم که خود را بر آسمان می بینم که بر مسند خورشید تکیه زده ام.7. ای حافظ! اگرچه خطا و گناه انسان اختیاری نیست، ولی تو از گناه بپرهیز و ادب را نگاه دار و بگو که گناه من است و خود را مسئول و مقصر بدان. شرح ابیات غزل: (۱) من آن کسی هستم که به جای خانقاه، گوشه میخانه را برگزیده و هر بامداد، پیر میفروش را دعا و دعایی که پیر میفروش میخواند زیرلب زمزمه میکنم.(۲) اگر بادهنوشی بامدادی مرا ساز چنگی همراهی نمیکند باکی نیست. آه و ناله و استغفار من کار نوای چنگ صبحگاهان را میکند.(۳) سپاس خدای را که از شاه و گدا بینیازم. نیازمند و گدای در دوست (حق تعالی) برای من حکم پادشاه را دارد.(۴) منظور و مقصود من از عبادت در مسجد یا مستی و بیهوشی در میخانه رسیدن به وصال شماست. خدا شاهد است که جز این خیال و اندیشهیی ندارم.(۵) مگر اینکه با کارد اجل، بندهای خیمه وجودم را بریده و آن را ازجای برکنم وگرنه دوری جستن از درگاه و دولت سرای دوست راه و روش من نیست.(۶) از روزی که روی نیاز بر این آستانه نهاده و به سوی این درآمدم، در دنیای بالا و برتر از جایگاه خورشید سر میکنم.(۷) حافظ! ما هرچند در ارتکاب گناه از خود اختیاری نداشتیم با این همه شرط ادب اقتضای آن دارد که به گناه خود اقرار کرده و پوزش بطلبی. کمی بیشتر در خصوص غزل فال تان بدانید: معنی و تفسیر غزل شماره ۵۳ حافظبیت اولمنم که گوشه میخانه خانقاهِ من استدعایِ پیرِ مغان وِردِ صبحگاهِ من استمن آن کسم که گوشه میخانه خانقاهِ من است؛ و دعا کردن به پیرِ مغان هر سحر وردِ من است. [خانقاه = خانگاه، تکیه صوفیان را گویند / صبحگاه = هنگام صبح، آغاز روز.] ✦✦✦✦بیت دومگرم تَرانه چنگِ صبوح نیست چه باکنوایِ من به سحر آهِ عذر خواه من استاگر من ترانه و آواز جنگِ صبوح ندارم چه باک، زیرا عذرخواهی من به صباح برایم همان نوای چنگ و ارغنون است. یعنی اگر با چنگ و نای و عود و سازهای دیگر ذوق و صفایی ندارم. در عوض هر سحر اذکاری که میکنم و توبه و استغفاری که مینمایم و اورادی که میخوانم. برایم نوای چنگ و نای و ارغنون است. [در این بیت «صبوح» را مجازاََ به معنی «صباح» گرفته است و اِلّا صبوح به معنی «هنگام صباح باده نوشیدن» است / نوا = آواز و نغمه / عذرخواه = کسی که پوزش میخواهد.] ✦✦✦✦بیت سومز پادشاه و گدا فارغم به حَمدُاللهگدایِ خاک درِ دوست پادشاه من استبه حمدالله از گدا و شاه فارغم. چون پادشاه من آن گدایی است که ملازم خاکِ درِ دوست است. یعنی از پادشاهان و گدایان دنیا فارغم، پس پادشاهِ من آن گدای بی نوایی است که ملازمِ آستانه جانان است.✦✦✦✦بیت چهارمغرض ز مسجد و میخانهام وصالِ شماستجز این خیال ندارم خدا گواهِ من استغرضم از مسجد و میخانه، وصال شما است و خدا، گواهِ من است که خیالی و فکری جز این ندارم. یعنی هر کجا باشم وصال تو در فکر و خیالم است.✦✦✦✦بیت پنجممگر به تیغِ اجل خیمه بر کنم ور نیرمیدن از درِ دولت نه رسم و راهِ من استمگر با شمشیر اجل خیمه وجودم را بر کنم. واِلّا رمیدن از درِ دولت، عادت و طریق من نیست. یعنی اگر بمیرم که درِ جانان را ترک نمایم. زیرا دولت در این در و سعادت در این باب است. [خیمه = چادر را گویند، ولی در اینجا «خیمه وجودمان» مراد است / رمیدن = ترس توأم با فرار] ✦✦✦✦بیت ششماز آن زمان که بر این آستان نهادم رویفرازِ مسند خورشید تکیه گاه من استاز آن زمان که به آستان جانان رو نهادم. مقام و تکیه گاهم یعنی قرارگاهم از فلک شمس بالاتر شده است. یعنی به کمال اوجِ عزت و رفعت رسیدم. [فراز = بالا / مسند = تکیه گاه / فراز مسند خورشید = مراد فلک چهارم که فلک خورشید است.] ✦✦✦✦بیت هفتمگناه اگر چه نبود اختیارِ ما حافظتو در طریقِ ادب باش گو گناهِ من استدلبر بی وفا را دوست داشتن گناه است. اما این گناه را من به اختیار خود مرتکب نشده ام. چون در عشق دلبر من بی اختیارم. اما تو حافظ، شرط ادب را رعایت کن و بگو این گناه از خودِ من است. یعنی بگو که جانان بی وفا را من به اختیار خود انتخاب نمودم و دوستش دارم و در این خصوص، جزیی اختیار در دست من بوده است. [غرض این است که اختیار را به کل سلب ننماید که مذهب جبر لازم آید.] 1585 نمایش فال حافظ برچسب ها: پیش بینی آینده تعبیر فال دیوان حافظ فال فال حافظ